شمال نیوز: دکتر هادی ابراهیمی/ قالیباف، با درک درست از واقعیات جامعه و محاسبه دقیق از فعل و انفعالات سیاسی، یکی از سخت ترین تصمیمات زندگی خود را گرفت و در حالیکه واقعاً بنای ماندن و وفای به عهدی داشت که با هواداران پرشور خود بسته بود، عقلانیت را بر سایر اولویت ها ترجیح داد و با بصیرت و لحظه شناسی مدبرانه، کاری را که می بایست در این لحظه انجام دهد، انجام داد.

در حقیقت می توان گفت که قالیباف در این تصمیم بزرگ، باز هم شبیه همان فرمانده ایثارگر دفاع مقدس شد که مصالح اسلام، نظام ولایی و تفکر بسیجی را در اولویت قرار داد و یکی از بزرگترین عملیات ها را به پیروزی رساند و اهداف بلندش را محقق کرد.

کسی تردید ندارد که ما امروز، حساس ترین روزها را تجربه می کنیم و در اصل مردم در یکی از سخت ترین آزمون ها، بین حقیقت و حقیقت نمایی، بین صداقت و فریب، غریب ترین فضای تاریخی را سپری کرده و باید یکی از سخت ترین پیچ ها را طی کنند و در این میان، عده ای از چهره ها، بایستی برای قاطبه مردم الگو شده و در اصل با تصمیمات و اقدامات اساسی و استثنایی خویش، اهمیت و حساسیت لحظه ها را به نمایش گذاشته و به ذهنیت سیاسی مردم، تلنگری زده تا جامعه را از تن دادن به عادت تلخ منصرف کرده و به نقش آفرینی جدید سوق دهند!

قالیباف نشان داد که اصولگرایی در چنبره قدرت طلبی و تمامیت خواهی گرفتار نشده و اقتدار را برای ایجاد انحصار مطالبه نمی کند و آنچه که دغدغه های اصلی اصولگرایان را رقم می زند، اولاً نجات جامعه از بدعت های بیگانه پسند و ثانیاً توسعه خدمت بی منت به مردمی است که مثل همیشه قرار است به عشق ولایت و رهبری عزیز، باز هم به انگیزه دفاع از اصل نظام، حماسه حضور دیگری را رقم بزنند.

این روزها که روزهای پایانی فرصت های تبلیغاتی نامزدها در دو آزمون ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهرها و روستاهاست، دکتر محمدباقر قالیباف، درس بزرگی به لیدرهای انتخاباتی و جناح ها و طیف های سیاسی و نیز افکارعمومی جامعه داده و طی آن ثابت کرد که در اندیشه و عمل اصولگرایی، مصالح نظام و منافع مردم در اولویت قرار دارد و آنچه که مهم است، تحقق شعار انتخابات آیت الله سیدابراهیم رئیسی یعنی کار کردن و کرامت بخشیدن به مردمی است که متأسفانه گرفتار بهمن معیشتی شده و در طوفان ها و بحران های اقتصادی، در حال از دست دادن امیدهای خود برای رهایی از این منجلاب های بی تدبیری اند!

در این فرصت لازم می دانم تا پیرامون تصمیم و اقدام هوشمندانه و ایثارگرانه دکتر قالیباف به نکات مهمی اشاره کنم:

1-واقعیت این است که آقای قالیباف، در این تاکتیک انتخاباتی، شخص خود را قربانی به ثمرنشستن اهداف بزرگ جریانی کرده است که ثمره اش، تثبیت تفکر بسیجی و مدیریت جهادی بر اساس اندیشه های ولایی است و این به معنای احساس خطری است که همه باید نسبت به آن حساس بوده و به تکلیف خود اینگونه عمل کنند.

2-قالیباف در گذشته و در انتخاب حساس شهردار تهران در همین دوره، تجربه پیروزی بر اتحاد مافیایی جریان فتنه را داشته که متأسفانه با اتخاذ موضع تکنوکراتیک، سعی در این دارند که خود را توانمند، متخصص، کاربلد و موفق جلوه دهند!

3-قالیباف با این تصمیم، مظلومیت و در عین حال حقانیت و مشروعیت آیت الله رئیسی را تبلیغ کرد تا همه دریابند که پشت همه تخریب ها و سمپاشی ها علیه اصولگرایی و شخص آقای رئیسی، امام زدایی و ولایت گریزی و حتی ولایت ستیزی نهفته و ما در مقابل فتنه جدیدی قرار داریم که با فریبندگی های ظاهری، قصد مصادره پوپولیستی افکار عمومی را داشته و قصد دارند تا با موج سواری در فضای مجازی و حمایت های ماهواره ای، موفقیت نسبی دوره گذشته خود را تکرار کرده و در اصل در این دوره به برخی اهداف مشکل ساز خود جامه عمل پوشانده و از جمله برجام های وابستگی 2 و 3 و 4 و 5 را نیز بر برجام ننگین کنونی بیافزایند.

4-فرصت بسیار کوتاه است و زمان برای استمرار تردید و و دودلی و معطل کردن و هدردادن فرصت ها وجود نداشته و بسیار تنگ است، از این رو چاره ای بجز قربانی کردن خود در مسیر به تعالی رساندن اهداف بلندمان نداریم، زمان موجود برای برجسته کردن و استمرار دادن به اختلافات کوچک نیست، بلکه تنها تکلیفی که متوجه همه اصولگراها در این طیف گسترده است، شکل دهی و نهایی کردن همان اتحاد بزرگی است که بتواند پیروزی اصولگراها را رقم زده و همزمان هم به جریان انحراف و هم به جریان وابستگی نه گفته و هم بزرگترین لبیک به ولایت را به نمایش بگذارد تا ثابت کند که ایران، بر خلاف کوفیان، علی زمان را تنها نمی گذارد!

5-جریان اصولگرایی، در این سلسله اتفاقات هم در متن مناظره ها و جلوه های اخلاقی و نجیبانه جناب آقای رئیسی و هم در تصمیم متواضعانه جناب آقای قالیباف، برنده اخلاق و نجابت شد و نشان داد که مردم ما بیش از هر زمان دیگر به اخلاق و ادب و متانت نامزدها توجه نشان داده و به هتاکی ها و سمپاشی ها تن نداده و پیروزی انتخاباتی، قبل از آنکه در پای صندوق های رأی رقم بخورد، در ارزیابی مردم از انسانیت و شأنیت نامزدهایی رقم می خورد که با کرامت و بزرگواری، تن به ادبیات چاله و میدانی دیگر نامزدها نداده و فارغ از افکار ماکیاولیستی، برای تحقق هدف، به هر وسیله ای متمسک نشده و بازنده اخلاق نشده اند.

در پایان امیدوارم که مردم بزرگوار ایران، ضمن آنکه حماسه حضور را رقم می زنند، با معیارهای ولایی، انتخاب اصلح را نیز در اولویت قرار داده و انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی را از مصادره شدن توسط نااهلان و نامحرمان نجات داده و از طرفی، کار را به کاردان سپرده و فریب شعارها و آمارهایی را نمی خورند که ثمره حضورشان، رکود، گرانی و نزول عزت ایران و ایرانی در عرصه های جهانی است.